محل تبلیغات شما

نور الهدی کُرغُند



روز عید سعید غدیر خم، روزی است که با نام عیدالاکبر» نیز شناخته می‌شود. در چنین روزی در غدیرخم که نام ناحیه‌ای بین مکه و مدینه است و در حجةالوداع، پیامبر اسلام صلی‌الله علیه‌وآله، امام علی علیه‌السلام را به عنوان ولی» پس از خود اعلام کردند. بر طبق احادیث عید غدیر، عید شادی و سرور آل محمد(ص) است. روزی که به گفته امام صادق علیه‌السلام در آسمان مشهورتر از زمین است. برای این روز بزرگ، آدابی بر اساس روایات و احادیث آمده که در ادامه به آنها اشاره خواهیم کرد.


بپرهیزید از آزردن پدر و مادر، زیرا بوىبهشت از مسافت هزار سال شنیده شود، ولى عاق والدین و قطع كننده رحم. آنرا نشنوند.


امام باقر علیه السلام از پیامبر اعظم صلیالله علیه و آله روایت فرمود که حضرت فرمودند: 

إِیَّاكـُمْ وَ عـُقـُوقَ الْوَالِدَیـْنِفـَإِنَّ رِیحَ الْجَنَّةِ تُوجَدُ مِنْ مَسِیرَةِ أَلْفِ عَامٍ وَ لَا یـَجـِدُهـَاعـَاقٌّ 

وَ لَا قَاطِعُ رَحِمٍ وَ لَا شَیْخٌ زَانٍ وَ لَا جَارُّ إِزَارِهِ خُیَلَاءَإِنَّمَا الْكِبْرِیَاءُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ. (1)


بپرهیزید از آزردن پدر و مادر، زیرا بوىبهشت از مسافت هزار سال شنیده شود، ولى عاق والدین و قطع كننده رحم و پیر مرد كارو آنكه جـامه اش را از روى تكبر و بزرگ منشى (بلند كند كه ) بر زمین كشد آنرا نشنوند،و جز این نیست كه كبریاء و بزرگى از آن پروردگار جهانیانست.»


مقصود از عاق والدین کسانی است که پدر ومادر خود را ناراحت می‌کنند و پدر و مادرشان از آنها ناراضی‌اند.


1. اصول كافى، جلد 4، صفحه 50



ازدواج کردن در کنار تولد، مرگ و فرزندآوری یکی از اتفاقات مهم در زندگی هر فرد است. به استثنای کسانی که تصمیم به ازدواج ندارند، آن دسته از افرادی که ازدواج کردن در زمره برنامه‌های مهم زندگی‌شان است و همواره در حال برنامه‌ریزی کردن برای آن هستند معمولا یک سوال ذهن‌شان را درگیر می‌کند. من آمادگی ازدواج کردن را دارم؟ یک سوال مهم و اساسی که بهتر است ابتدا برای آن پاسخی منطقی پیدا کنید و سپس سراغ مقوله مهم ازدواج بروید.



مخاطبان رسانه باید تا حد توان از آسیب‌ها روی گردانند و از مزایای آن بهره کافی را ببرند. چنین بحث‌هایی ضرورت‌های تازه‌ای را برای جوامع علمی و فضای اجتماعی به وجود آورده است که آن ضرورت پرداختن به سواد رسانه‌ای» است.



سواد رسانه ای (Media Literacy) مجموعه‌ای از مهارت‌های قابل یادگیری است که به توانایی دسترسی، تجزیه و تحلیل و ایجاد انواع پیام‌های رسانه‌ای اشاره دارد و یک مهارت ضروری در دنیای امروزی به شمار می‌رود. برای حرکت در محیط رسانه‌ای پیچیده امروز باید قادر به درک بهتر پیام‌های رسانه‌ای باشیم.



آیا می شود آنهایی که در این دنیا زن و شوهر بوده اند در آن دنیا هم زوج همدیگر باشند و آیا این یک قانون کلی است که مردان و ن صالحة این دنیا، در آن دنیا هم زوج همدیگر باشند یا اینکه اختیار به دست زن می باشد و او می تواند دیگری را انتخاب کند؟

 

- سؤال

آیا می شود آنهایی که در این دنیا زن و شوهر بوده اند در آن دنیا هم زوج همدیگر باشند و آیا این یک قانون کلی است که مردان و ن صالحة این دنیا، در آن دنیا هم زوج همدیگر باشند یا اینکه اختیار به دست زن می باشد و او می تواند دیگری را انتخاب کند؟

 

- پاسخ

پاسخ در چند محور ارائه می شود:

۱. قبل از هر چیز باید خاطر نشان سازیم که جزئیات نحوة زندگی انسان در آخرت از نظر بسیاری از مسایل به طور کامل و صددرصد با تمام امور جزئی برای کسی جز حضرات معصومین ـ علیهم السّلام ـ روشن نیست و ما تنها بر اساس برخی آیات و روایات به مواردی بسیار اندک از نحوة زندگی در آخرت آگاه هستیم.

 

۲. نکته دیگر آن است که جریان پیوند شویی که از طریق ازدواج بین یک مرد و زن پدید می آید تنها مربوط به عالم دنیا است و نی که در دنیا همسری داشته اند مم نیستند که در آخرت هم با همان شخص زندگی کنند. چون عقد شویی که بین آن دو خوانده شده مربوط به زندگی دنیایی آنهاست و در آخرت هر کسی مهمان عمل خود است و اختیار خود را دارند.

لکن در برخی روایات اشاره شده که در آخرت خداوند ن مؤمنه را به صورت حورالعین در می آورد و با همسران صالح خود در بهشت نیز زندگی می کنند. [۱] اما این گونه روایات به مفهوم آن نخواهد بود که ن مجبور باشند که در آخرت نیز با همسران دنیایی خود زندگی کنند. اما اگر خود بخواهند می توانند [۲] و هم چنین در تفسیر مجمع البیان آمده که مراد از نی که در بهشت نصیب انسان می شوند همین نی هستند که مؤمنین در دنیا دارند ولی در آخرت به صورت حورالعین در می آیند و با همسران خود در بهشت زندگی می کنند. [۳] از این مطلب معلوم می شود که در بهشت نیز ن می توانند با همسران دنیایی خود زندگی کنند.

 

۳. درباره این مسئله که سرانجام ن بی شوهر و یا نی که شوهرشان اهل جهنم است نظیر آسیه زن فرعون، در بهشت چه خواهد شد؟ باید گفت: چون در بهشت برای بهشتیان همه چیز فراهم است و هرگونه لذت در اختیار آنان قرار می گیرد، [۴] طبق این اصل کلی برای آن دسته از ن در بهشت همسران صالح بهشتی فراهم خواهد شد. تا آن دسته از ن مؤمنه در کنار آن همسران خود زندگی خوب و شیرین داشته باشد. (توضیح این مسئله در بند بعدی خواهد آمد) مثلاً در قرآن کریم آمده: (و فیها ما تشتهیه الانفس و تلذ الاعین) [۵] یعنی در بهشت آنچه دل می خواهد و چشم از آن لذت می برد موجود است. و از آن جا که جمله (ما تشتهیه الا نفس) همه نوع لذت ها را شامل می شود. [۶] می توان گفت که ن بهشتی از داشتن همسران صالح بهشتی بهره مند خواهد بود. و در آیة دیگر نیز به همین مسئله که هر چه مورد آرزوی بهشتیان باشد تأکید شده و فرمود: (و لکم فیها ما تشتهی انفسکم و لکم فیها ما تدّعون) [۷] یعنی برای شما هر چه بخواهید در بهشت فراهم است و هر چه طلب کنید به شما می دهند. و روشن تر از همه، این آیة مبارکه است که می فرماید: (و لهم فیها ازواج مطهره) [۸] یعنی برای بهشتیان در آن جا همسران پاک و پاکیزه است. از مجموع این آیات بخوبی به دست می آید که ن بهشتی همانند مردان بهشتی از هرگونه لذت دل خواه بهره مند خواهند بود و از جمله لذت ها، زندگی با همسر دل خواه است. [۹] و هم چنین در برخی روایات آمده که پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمود:‌در بهشت بازاری است که در آن جا هیچ خرید و فروشی نیست مگر صورت هایی از مردان و ن، هر کس میل و اشتهای صورتی را داشته باشد در آن بازار داخل می شود و آن جا مجتمع حورالعین است. [۱۰] از این روایت نیز بخوبی بدست می آید که ن مثل مردان می توانند مردی مورد علاقه خود را در بازار بهشتی بیابند و با آن زندگی کنند.

 

۴. قرآن کریم جریان همسران بهشتی را برای بهشتیان در چند جا مطرح کرده از جمله می فرماید: (وزوّجناهم بحورٍ عین) [۱۱] یعنی ما آنها را با حورالعین تزویج می کنیم. اما این که آیا این تزویج با حوریان بهشتی اختصاص به مردان دارد و یا نصیب ن هم می شود؟ پاسخ آن است که هیچ دلیلی وجود ندارد که این وعده های الهی اختصاص به مردان داشته باشد. بخصوص آن که اگر در واژة (حور) و واژة (عین) دقت شود و از نظر مفهوم لغوی بخوبی مشخص گردد معلوم خواهد شد که نعمت حورالعین اختصاص به مردان ندارد. از تحلیل استاد علامه حسن زاده آملی توضیح واژة (حورالعین) [۱۲] بدست می آید که اگر در متون دینی (آیات و روایات و دعاها) سخن از ازدواج با حورالعین به میان آمده اختصاص به مردان ندارد بلکه ن بهشتی نیز با مردی که به اصطلاح (احور) و (اعین) است یعنی چشم های درشت همچون چشم آهویی دارد و زیباست ازدواج می کند پس این نعمت بهشتی یعنی همسر (حورالعین) داشتن اختصاص به مردها نخواهد داشت و ن بهشتی نیز از آن بی نصیب نخواهند بود.

 

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:

۱. ناصر مکارم پیام قرآن، ج ۶، ص ۲۶۱ نشر مدرسة امیرالمؤمنین، قم ۱۳۷۰ ش

۲. دائرة المعارف، تشیع، ج ۶، ص ۵۴۷، نشر شهید سعید محبی، تهران، ۱۳۷۶ ش

۳. محمد حسین طهرانی، معادشناسی، ج ۱۰، مجلس، ۷۰، ص ۱۷۷ تا ۱۸۲، نشر حکمت، ۱۴۰۷ ق

 

پی نوشت ها:

[۱] . مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، بیروت، نشر مؤسسة الوفاء، ۱۴۰۳ ق، ج ۸، ص ۲۱۳

[۲] . همان

[۳] . طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، بیروت، نشر دارالاحیاء لتراث العربی، ۱۴۱۲ ق، ج ۱ ـ ۲، ص ۸۱، ذیل آیه ۲۵، سورة بقره

[۴] . واقعه/ ۲۱

[۵] . زخرف/ ۷

[۶] . مکارم شیرازی، ناصر، پیام قرآن، قم، نشر مدرسة امیرالمؤمنین، ۱۳۷۰ ش، ج ۶، ص ۲۷۳

[۷] . فصلت/ ۳۱

[۸] . بقره/ ۲۵

[۹] . مکارم شیرازی، ناصر، پیام قرآن، نشر پیشین، ج ۶، ص ۲۶۰

[۱۰] . جامع الاخبار، چاپ سنگی قدیم، ‌ بی تا، فصل ۱۳۷، ص۲۰۲

[۱۱] . دخان/ ۵۴

[۱۲] . آغاز و انجام خواجه، با شرح و تعلیقه حسن زاده آملی، تهران، نشر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۶۶ ش، ص ۲۲۵

منبع:حوزه


خواص بعد از پیامبر اسلام (ص) با فراموش کردن یاد خداوند و دنیا پرستی، شامل قسم شیطان شدند که گفته بود بندگانت را به گمراهی می‌کشانم مگر مخلصین از آنها را، و مشخص شد که مصاحبت بدون معرفت با پیامبر خدا(ص) نیز آدمی را جزو مخلصین درگاهش قرار نمی‌دهد. بلکه باید از ذکر خدا غافل نبود و تابع شهوت‌ها نشد تا بتوان در پیچ‌های تاریخی تصمیمات مهمی را گرفت و اجازه نداد امامِ بر حق، به مسلخ شهادت برود.



آن روز که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در غدیر پیمان گرفت تا به فرمان خداوند علی علیه السلام را به عنوان وصی و وزیر و جانشین بعد از خود معرفی نماید، اولین کسی که مخالفت کرد حارث بن نعمان فهری بود .

 

آن روز که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در غدیر پیمان گرفت تا به فرمان خداوند علی علیه السلام را به عنوان وصی و وزیر و جانشین بعد از خود معرفی نماید، اولین کسی که مخالفت کرد حارث بن نعمان فهری بود .




 

روح موجودی مجرد و فراطبیعی است که در حالاتی خاص از جسم خارج شده و واژه آن ۲۱ بار در قرآن تکرار شده‌است که معانی متعددی دارد. اما سوالی که شاید در ذهن برخی افراد نقش ببندد این است که؛ روح در زمانی که فرد به کما رفته و یا غرق در خواب است، در کجا به سر می برد؟



به‌محض اینکه از این دنیا برویم، اختیار از ما گرفته می‌شود. فرشته‌ها به امر خدا، روح و طینت انسانی را دریافت می‌کنند. طبق روایت‌ها روح انسان‌های مؤمن به وادی‌السلام یا درختی در بهشت منتقل می‌شود اما روح انسان‌های گناهکار به وادی برهوت برده می‌شود.

فکر کردن به دنیای بعد از مرگ، آشنا شدن با جهانی که قرار است تا ابد در آن زندگی کنیم و پرداختن به موضوعات و لوازم موردنیاز در آن جهان، اگر از مسیر صحیح و با منطق علمی و دینی انجام شود، نه‌تنها موجب کسالت و دلخوری نمی‌شود بلکه زمینه نشاط و شادابی برای تلاش بیشتر در زندگی دنیا فراهم کرده و سبک زندگی دنیای ما را منطبق بر اهداف اخروی تنظیم می‌کند. شاید بر همین اساس است که در روایت‌های دینی تأکید شده که هر کسی که زیاد از مرگ یاد کند، عمر طولانی‌تری خواهد داشت.» چراکه یاد مرگ، فعالیت و نشاطی با خود همراه دارد که انسان مؤمن را هدفمند کرده و زندگی او را با اهداف پایدار اخروی برنامه‌ریزی می‌کند.



 

گاه اشخاص گرفتار امور موهوم هستند و گمان می‌کنند عوامل آبرومندی مثلا پول و ثروت و فرزند و مانند آن است؛ در حالی که این‌ها عامل آبرومندی نیست تا نداشتن آن به معنای بی‌آبروی باشد. به عنوان نمونه خداوند در آیات 15 و 16 سوره فجر بیان می‌کند که ثروت و فقر به معنای اکرام و اهانت نیست. از همین رو دیدگاه کافران را نقد می‌کند که مردمان فقیر را خوار و اشرار می‌دانستند و حاضر به ایمان‌آوری نبودند.(ص، آیه 62)



حفظ و صیانت از آبرو و عرض به معنای حفظ همه آن چیزی است که انسانیت انسانی را می‌سازد؛ زیرا جان زمانی می‌ارزد که اصول انسانی آن حفظ شده بود؛ و گرنه جان بی‌اصول انسانی برای انسان‌ها کمترین ارزش را دارد.



برای بسیاری افراد اتفاق افتاده که به‌دلیل داشتن ایمان، مورد آزار و حتی تمسخر قرارگرفته‌اند و این‌روند در رسانه‌های بی‌دین بسیار رواج دارد.درچنین‌شرایطی برای آنکه دین را حفظ کرده و در امتحان ایمان سرافراز باشیم، باید استقامت دینی را در خود تقویت کنیم.

این روزها انواع بلاها و گرفتاری‌ها در دنیا رواج دارد؛ از سیل و زله و سونامی گرفته تا فقر، بیماری، جنگ و کشتار انسان‌های مظلوم و بی‌پناه. همه این‌ها نشانه‌هایی است که در احادیث و روایات دینی از آن‌ها به عنوان نشانه‌های آخرامان یاد شده است. دورانی که در اثر غیبت طولانی‌مدت حضرت حجت، امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، مردم دنیا دچار انواع ابتلائات و سختی‌ها می‌شوند تا ایمان مردم به محک صبر و استقامت گذاشته شود.


آیا تنها امام حسین(ع) به كشتی نجات» ملقب است؟

در منابع روایی آمده است: "إِنَّهُ لَمَكْتُوبٌ عَلَى یَمِینِ عَرْشِ اللَّهِ مِصْبَاحٌ هَادٍ وَ سَفِینَةُ نَجَاة"؛ در طرف راست عرش نوشته شده است: حسین چراغ هدایت و كشتى نجات است. [1]

 

بر این اساس، جا دارد كه پرسیده شود؛ چرا از بین ائمه هدی تنها امام­ حسین (ع) از این لقب برخوردار شدند؟ در پاسخ باید گفت: اگرچه ائمه (ع) نور واحد هستند و همگی چراغ هدایت به حساب می آیند، اما شرایط زمانه باعث می­ گردید تا جنبه ­ای از شخصیت آنان تجلی پیدا كند و به فعلیت برسد و در نتیجه مظهر یك اسم از اسمای الاهی گردند. با توجه به دو مثال می توان مطلب گفته شده را توضیح داد:


 امتحان شدن شیعیان در آخرامان

 

 

امامصادق علیه السلام، درباره شدت فتنه‌های زمان غیبت می‌فرماید:

وَ اللَّهِ لَتُمَحَّصُن؛َّ وَ اللَّهِلَتُمَیَّزُنَّ؛ وَ اللَّهِ لَتُغَرْبَلُنَّ؛ حَتَّى لَا یَبْقَى مِنْکُمْ إِلَّا الْأَنْدَر»؛

 

بهخدا سوگند شما خالص می شوید؛

- به خدا سوگند شما از یکدیگر جدا می‌شوید؛

- به خدا سوگند شما غربال خواهید شد؛

- تا اینکه از شما شیعیان باقی نمی‌ماندجز گروه بسیار کم و نادر.

 

در این میان کسانی نجات خواهند یافت که:

١- خود را در زمان غیبت به امام زمان عجّلاللّه تعالی فرجه الشریف نزدیک و نزدیک تر کنند؛

٢- خود را از رذایل اخلاقی پاک کنند و بهصفات حسنه نیکو گردانند(تزکیه نفس کنند).

٣- شناخت امام زمان -عجّل اللّه تعالی فرجهالشریف- و دعای فراوان برای فرج ایشان، تنها راه نجات در این دوران پر از فتنه است.

 



ابن طاووس می‌گوید روزی هنگام سحر از سردابمقدس مناجاتی از امام عصر(عج) شنیدم.

مسئله توجه اهل‌بیت عصمت و طهارت(ع) بهشیعیان خویش در تمام زمان‌ها و مکان‌ها از اعتقادات اصلی شیعیان محسوب می‌شود. به اعتقادشیعه، ائمه(ع) در جریان تمام امور مربوط به شیعیان هستند و برای ایشان در موفقیت‌هایفردی و اجتماعی از خداوند طلب خیر  می‌کنند.

 

درباره میزان توجه ائمه(ع) به شیعیان خویش،امام عصر(عج) طی نامه‌ای خطاب به شیخ مفید فرمود: از عهدشکنیها و پشت‌ سر گذاشتن عهد و پیمانها با اطلاعیم؛ گویی اینها از لغزشهای خود خبر ندارند، با همه گناهان، ماهرگز امور شما را مهمل نگذاشته، شما را فراموش نمی‌کنیم و اگر عنایات و توجهات ما نبود،مصائب و حوادث زندگی شما را در بر می‌گرفت و دشمنان شما را از بین می‌بردند؛ پس، ازخداوند بترسید و تقوا پیشه کنید و به خاندان رسالت مدد رسانید.» (احتجاج طبرسی، ج2،ص496)

 

این نوع ارتباط معنوی همواره از سوی پیامبر(ع)‌و دیگر اهل‌بیت(ع) بیان شده است تا حدی که بر اساس روایتی فرموده‌اند ما با ناراحتیشیعیان‌ خود ناراحت و با شادی‌ ایشان شاد می‌شویم و یا اشاره دارند برای گناهان ایشاناز خداوند طلب مغفرت می‌کنیم.

 

از ابن طاووس منقول است که روزی هنگام سحراز سرداب مقدس مناجاتی از امام عصر(عج) شنید که می‌فرمود:

 

اللَّهُمَّ إِنَّ شِیعَتَنَا خُلِقَتْمِنْ شُعَاعِ أَنْوَارِنَا وَ بَقِیَّةِ طِینَتِنَا وَ قَدْ فَعَلُوا ذُنُوباً کَثِیرَةًاتِّکَالًا عَلَى حُبِّنَا وَ وَلَایَتِنَا فَإِنْ کَانَتْ ذُنُوبُهُمْ بَیْنَکَ وَبَیْنَهُمْ فَاصْفَحْ عَنْهُمْ فَقَدْ رَضِینَا وَ مَا کَانَ مِنْهَا فِیمَا بَیْنَهُمْفَأَصْلِحْ بَیْنَهُمْ وَ قَاصَّ بِهَا عَنْ خُمُسِنَا وَ أَدْخِلْهُمُ الْجَنَّةَوَ زَحْزِحْهُمْ عَنِ النَّارِ وَ لَا تَجْمَعْ بَیْنَهُمْ وَ بَیْنَ أَعْدَائِنَافِی سَخَطِک‏».

 

یعنی: خدایا شیعیان ما را از شعاع نورما وبقیّه طینت ما خلق کرده‌ای، آنها گناهان زیادی به اتّکاء بر محبّت به ما و ولایتما کرده‌اند؛ اگر گناهان آنها گناهی است که در ارتباط با توست از آنها بگذر که ما راراضی کرده‌ای وآنچه از گناهان آنها در ارتباط با خودشان است، خودت بین آنها را اصلاحکن و از خمسی که حقّ ما است به آنها بده تا راضی شوند و آنها را از آتش جهنّم نجاتبده و آنها را با دشمنان ما در خشم وسخط خود جمع نفرما.»

 

این نوع ایثار و از خودگذشتگی اهل‌بیت(ع)نسبت به شیعیان، فرد عاقل را به این سمت راهنمایی می‌کند که همواره مراقب اعمال خویشباشد و تلاش خود را صرف هماهنگی با این انوار مقدس الهی کند.



حدیثی از رسول اکرم صل الله علیه وآله دربارهچند عاملی که قلب را نورانی می‌کند را در این خبر بخوانید.

رسول اکرم صل الله علیه وآله فرمودند:

 

چند چیز قلب را نورانی می‌کند:

 

1) زیاد قل هوالله احد را خواندن

 

2) کم خوردن

 

3) نشستن با علماء



یکی از ظرافت های هنر تربیتی این است که هرگز در هنگام تنبیه، کودک احساس محکوم شدن نکند؛ بلکه تنبیه، ابزاری برای آگاهی باشد و نه برای ترس و تهدید.عقیق:تربیت فرزند از مهمترین دغدغه های خانواده های ایرانی است که در شماره های گوناگون، بخش های مختلفی از راه های تربیت صحیح را تقدیم حضور مخاطبان گرامی خواهیم کرد.


شیطان به حضرت یحیی گفت: می خواهم 
تو را نصیحت کنم.

✍حضرت یحیی فرمود: من میل به نصیحت 
تو ندارم؛ ولی می خواهم بدانم طبقات مردم 
نزد شما چگونه اند.شیطان گفت: مردم از نظر 
ما به سه دسته تقسیم می شوند:

۱- عده ای مانند شما معصومند، از آنها مأیوسم 
و می دانیم که نیرنگ ما در آنها اثر نمی کند.

۲- دسته ای هم برعکس، در پیش ما شبیه توپی
هستند که به هر طرف می خواهیم می گردانیم.

۳- دسته ای هم هستند که از دست آنها رنج 
می برم؛ زیرا فریب می خورند؛ ولی سپس از
کرده خود پشیمان می شوند و استغفار می کنند
و تمام زحمات ما را به هدر می دهند. دفعه دیگر
نزدیک است که موفق شویم؛ اما آنها به یاد خدا
می افتند و از چنگال ما فرار می کنند. ما از
چنین افرادی پیوسته رنج می بریم.


این اسفند 97در زندگی شما تکرار نخواهد شد!

جالبه بدونید اسفند امسال
چهارتا شنبه
چهارتا یکشنبه
چهارتا دوشنبه
چهارتا سه‌شنبه
چهارتا چهارشنبه
چهارتا پنجشنبه
و چهارتا جمعه داره
که این اتفاق یک اتفاق نادر است!



امام صادق علیه السلام در یکی از سخناننورانی خود آلوده ترین گناهان را معرفی کردند.

 

عَنِ الصَّادِقِ(ع) قَالَ أَقْذَرُ الذُّنُوبِثَلَاثَةٌ قَتْلُ الْبَهِیمَةِ وَ حَبْسُ مَهْرِ الْمَرْأَةِ وَ مَنْعُ الْأَجِیرِأَجْرَه‏.

 

امام صادق(ع) فرمود: کثیف ترین گناهان سهچیزند:

 کشتن حیوان[1] 


و خودداری از پرداختن مهریه همسر 


و خودداری از پرداخت اجرت کارگر.

 

مکارم الاخلاق، ص237

 

پی نوشت:

[1]. منظور از کشتن حیوان در این روایتشریف، کشتن حیوانات اهلی یا وحشی به روشی است که تلف شوند و انسان ها بهره ای از آننبرند، بنا بر این ذبح شرعی حیوانات مانند گاو و گوسفند و غیره مشمول حکم این روایتنیست.


شیخ صدوقدر کتاب عیون اخبار رضا(ع)» روایتی را از آن حضرت به نقل از پدرانش، از امیرالمؤمنینعلیه‌السلام نقل می‌کند که روزى پیامبر خدا براى ما خطبه خواند و فرمود:

 

. اى مردم،هر که از شما در این ماه، روزه‌دارى را افطار دهد، پاداش او براى آن، نزد خدا، آزادکردن یک برده و آمرزش گناهان گذشته اوست.

گفتند: اىپیامبر خدا، همه ما توانایی این کار را نداریم.

پیامبر فرمود:خود را از آتش نگه دارید، هر چند با یک دانه خرما؛ خود را از آتش نگه دارید، هر چندبا یک جرعه آب.

 

ـ اى مردم،هر کس اخلاقش را در این ماه، نیکو کند، براى او وسیله عبور از صراط خواهد بود، در آنروز که گام‌ها بر صراط مى لغزد؛ أیُّهَا النّاسُ مَن حَسَّنَ مِنکُم فی هذَا الشَّهرِخُلُقَهُ کانَ لَهُ جَوازا عَلَى الصِّراطِ یَومَ تَزِلُّ فیهِ الأَقدامُ

2ـ و هر کسدر این ماه بر بردگان خود آسان بگیرد، خداوند حساب او را سبک خواهد گرفت؛ و مَن خَفَّفَفی هذَا الشَّهرِ عَمّا مَلَکَت یَمینُهُ خَفَّفَ اللّه ُ عَنهُ حِسابَهُ

3ـ  و هر کس در این ماه، شرّ خود را [از دیگران] بازدارد، خداوند در روز دیدارش، غضب خویش را از او باز خواهد داشت؛ و مَن کَفَّ فیهِ شَرَّهُکَفَّ اللّه ُ فیهِ غَضَبَهُ یَومَ یَلقاهُ

4ـ  و هر که در این ماه، یتیمى را گرامى بدارد، در روزدیدار، خداوند، گرامى اش خواهد داشت؛ و مَن أکرَمَ فیهِ یَتیما أکرَمَهُ اللّه ُ یَومَیَلقاهُ

5ـ و هر کهدر آن به خویشاوند خود نیکى کند، در روز دیدار، خداوند با رحمتش به او نیکى خواهد کرد؛و مَن وَصَلَ فیهِ رَحِمَهُ وَصَلَهُ اللّه ُ بِرَحمَتِهِ یَومَ یَلقاهُ

6ـ و هر کسدر آن از خویشان خود ببُرد، خداوند در روز دیدار، رحمتش را از او قطع خواهد کرد؛ ومَن قَطَعَ رَحِمَهُ قَطَعَ اللّه ُ عَنهُ رَحمَتَهُ یَومَ یَلقاهُ

7ـ  و هر کس در آن، نماز مستحبّى بخواند، براى او دورىاز آتش، نوشته مى‌شود؛ و مَن أدّى فیهِ فَرضا کانَ لَهُ ثَوابُ مَن أدّى سَبعینَ فَریضَةًفیما سِواهُ مِنَ الشُّهورِ

8ـ  و هر کس واجبى را در آن ادا کند، پاداش کسى را داردکه هفتاد واجب را در ماه هاى دیگر ادا کرده است؛ و مَن تَطَوَّعَ فیهِ بِصَلاةٍ کُتِبَلَهُ بَراءَةٌ مِنَ النّارِ

9ـ و هر کسدر آن بر من زیاد صلوات بفرستد، خداوند در روزى که وزنه اعمال، سبک مى‌شود، وزنه اعمالاو را بیفزاید؛ و مَن أکثَرَ فیهِ مِنَ الصَّلاةِ عَلَیَّ ثَقَّلَ اللّه ُ میزانَهُیَومَ تَخَفَّفُ المَوازینُ

10ـ و هرکس در آن، آیه‌اى از قرآن تلاوت کند، پاداش کسى را دارد که در ماه‌هاى دیگر، ختم قرآنکرده است؛  و مَن تَلا فیهِ آیَةً مِنَ القُرآنِکانَ لَهُ مِثلُ أجرِ مَن خَتَمَ القُرآنَ فی غَیرِهِ مِنَ الشُّهورِ.

11ـ اى مردم،در این ماه، درهاى بهشت، بازند، پس، از پروردگارتان بخواهید که آنها را بر شما نبنددو درهاى دوزخ، بسته‌اند؛ پس، از پروردگارتان بخواهید که آنها را بر شما نگشاید؛ أیُّهَاالنّاسُ إنَّ أبوابَ الجِنانِ فی هذَا الشَّهرِ مُفَتَّحَةٌ ، فَاسأَلوا رَبَّکُم ألاّیُغلِقَها عَلَیکُمو أبوابَ النّیرانِ مُغَلَّقَةٌ فَاسأَلوا رَبَّکُم ألاّ یَفتَحَهاعَلَیکُم

12ـ و شیطان‌هادر بندند, از پروردگارتان بخواهید که آنها را بر شما مسلّط نکند؛ وَالشَّیاطینَ مَغلولَةٌفَاسأَلوا رَبَّکُم ألاّ یُسَلِّطَها عَلَیکُم.

 

من (علی(علیهالسلام))برخاستمو گفتم: اى پیامبر خدا،برترینِ کارها در این ماه چیست؟

فرمود: اىابو الحسن،برترینِ کارها در این ماه، پرهیز از حرام هاى الهى است؛  یا أبَا الحَسَنِ ، أفضَلُ الأَعمالِ فی هذَا الشَّهرِالوَرَعُ عَن مَحارِمِ اللّه ِ عز و جل»(عیون أخبار الرضا علیه السلام، ج‏1، ص295)

توصیه‌هایپیامبر برای بهره از ماه مبارک رمضان

 

أیُّهَا النّاسُ، مَن فَطَّرَ مِنکُم صائِما مُؤمِنا فی هذَا الشَّهرِ کانَ لَهُ بِذلِکَ عِندَ اللّهِ عِتقُ نَسَمَةٍ ومَغفِرَةٌ لِما مَضى مِن ذُنوبِهِ»

فَقیلَ :یا رَسولَ اللّه  ولَیسَ کُلُّنا یَقدِرُ عَلىذلِکَ! فَقالَ صلى الله علیه و آله : اِتَّقُوا النّارَ ولَو بِشِقِّ تَمرَةٍ ، اِتَّقُواالنّارَ ولَو بِشَربَةٍ مِن ماءٍ.

أیُّهَا النّاسُمَن حَسَّنَ مِنکُم فی هذَا الشَّهرِ خُلُقَهُ کانَ لَهُ جَوازا عَلَى الصِّراطِ یَومَتَزِلُّ فیهِ الأَقدامُ و مَن خَفَّفَ فی هذَا الشَّهرِ عَمّا مَلَکَت یَمینُهُ خَفَّفَاللّه ُ عَنهُ حِسابَهُ ، ومَن کَفَّ فیهِ شَرَّهُ کَفَّ اللّه ُ فیهِ غَضَبَهُ یَومَیَلقاهُ و مَن أکرَمَ فیهِ یَتیما أکرَمَهُ اللّه ُ یَومَ یَلقاهُ، و مَن وَصَلَ فیهِرَحِمَهُ وَصَلَهُ اللّه ُ بِرَحمَتِهِ یَومَ یَلقاهُ و مَن قَطَعَ رَحِمَهُ قَطَعَاللّه ُ عَنهُ رَحمَتَهُ یَومَ یَلقاهُ ومَن تَطَوَّعَ فیهِ بِصَلاةٍ کُتِبَ لَهُ بَراءَةٌمِنَ النّارِ ، ومَن أدّى فیهِ فَرضا کانَ لَهُ ثَوابُ مَن أدّى سَبعینَ فَریضَةً فیماسِواهُ مِنَ الشُّهورِ و مَن أکثَرَ فیهِ مِنَ الصَّلاةِ عَلَیَّ ثَقَّلَ اللّه ُ میزانَهُیَومَ تَخَفَّفُ المَوازینُ ، ومَن تَلا فیهِ آیَةً مِنَ القُرآنِ کانَ لَهُ مِثلُأجرِ مَن خَتَمَ القُرآنَ فی غَیرِهِ مِنَ الشُّهورِ.

 قالَ أمیرُ المُؤمِنینَ علیه السلام: فَقُمتُ فَقُلتُ: یا رَسولَ اللّه ِ ، ما أفضَلُ الأَعمالِ فی هذا الشَّهرِ؟



عن ابی جعفر علیه السلام أنَّهُ قالَ: ‌إنَّ اللهَ ثَقَّلَ الخَیرَ عَلَی أهْلِ الدُّنْیا کَثِقْلِهِ فی مَوَازینِهِمْ یوْمَ الْقِیامَةِ وَإنَّ اللهَ عَزَّوَجَلَّ خَفَّفَ الشَّرَّ عَلی أهْلِ الدُّنْیا کَخِفَّتِهِ فی مَوَازینِهِمْ یوْمَ الْقِیامَةِ (1) ؛ به راستی خدا کار خیر را بر مردم دنیا سنگین ساخته است همانند سنگینی آن در ترازوی عملشان در روز رستاخیز و خداوند بلند مرتبه و سترگ کار شر را بر مردم دنیا سبک گردانیده همانند سبکی آن در ترازوی عملشان در روز رستاخیز.» ‌


کرونا ویروس در دمای 40 درجه از بین نمی‌رود!

رئیس سابق اورژانس بیمارستان بقیه‌الله (عج) با تشریح ۳ علامت بیماران کرونا گفت: این احتمال وجود دارد که نتیجه کیت کرونا، مثبت باشد اما فرد مبتلا به ویروس کرونا نباشد!



تبعید امام هادی و امام حسن عسکری علیهماالسلام به سامرا، شهادت امام هادی علیه‌السلام، تخریب مزار مطهر امام حسین علیه‌السلام و شخم زدن خاک کربلا، بخشی از فجایعی است که متوکل عباسی به بار آورد.


برای هیچ‌کسی تبدیل شدن به فرد منفی جمع‌های دوستانه جذابیت ندارد؛ اما اگر حواسمان‌ نباشد به راحتی در چاله‌ی جاذب افکار منفی می‌افتیم و اتفاقات بد یکی پس از دیگری ما را پیدا می‌کنند.

مسئله‌ی بغرنج  اینجاست که استرس و کج‌خلقی فقط ما را اذیت و کلافه نمی‌کند؛ بلکه اطرافیان‌ما هم از یک جایی به بعد، حوصله‌ی تحمل کردن ما را ندارند.



شب یازدهم به صبح رسید در حالی که اجسادشهیدان در گوشه و کنار پراکنده و خیمه ها سوخته و غارت شده بودند.

با فرارسیدن روز غم آلود پس از عاشورا،وقایع مربوط به روز یازدهم را به نقل از پژوهش های دکتر محمدرضا سنگری در ادامه بخوانید.

حوادث صبح یازدهم محرم

سپیده دم غم آلود کربلا در یازدهمین روزدر حالی دمید که بوی خون در مشام فضا پیچیده بود و اجساد پاک شهیدان در گوشه گوشه یخاک پراکنده. خیمه های نیم سوخته و غارت شده و ن و کودکانی که خواب آرام نداشتند،آماده حوادث بعد می شدند و سپاه عمر سعد که آن شب را در خواب گذرانده بود، برخاستند.

امام سجاد(ع) در تب می سوخت و عمه اش زینب(س)پرستار او بود. ن و کودکان با لباس های پاره پاره و بدن های تازیانه خورده و صورتنیلی از سیلی، منتظر اسرات بودند. گوش دخترکان در سرقت گوشواره ها پاره شده بود، پاهااز تاول و زخم و خار سرشار بود و قلب ها اندوه خیز و آه ریز و چشم ها مهمان مداوم اشکها.

بریدن سر شهدا

عمر سعد فرمان داد تا سرهای شهیدان را جداکنند. برخی شهدا در همان صحنه نبرد سرشان از تن جدا شده بود. عبدالله بن عمیر کلبی،عمربن جناده، خلف فرزند موسم بن عوسجه، حبیب بن مظاهر اسدی، عثمان بن علی بن ابی طالبو جعفر بن علی بن ابی طالب (برادران حضرت عباس)، و امام حسین(ع) از جمله این شهدا بودند.

جز این هفت شهید، گزارشی از جداکردن سردیگر شهیدان در روز عاشورا ذکر نشده است. سر چند شهید هم  جدا نشد که از آن میان حربن یزید ریاحی، حسن بنحسن و جون بن حوی ذکر شده اند.

سه تن از مبارزان کربلا نیز، شش ماه تایکسال بعد از کربلا بر اثر زخم ها در اسارت و زنجیر به شهادت رسیدند. جز این سه تن،دو فرزند حضرت مسلم، محمد و ابراهیم را نیز باید افزود که از کربلا گریختند و پس ازدستگیری و زندان و رهایی توسط زندانبان، در راه رفتن به مدینه دستگیر شدند و کنار فراتبه شهادت رسیدند.

 

پس از جداکردن سرها، عمر سعد دستور دادسرها میان قبائل تقسیم شود. گویا میزان شرکت قبائل در کربلا معیار سهم آنان می شد.بعد از آنان فرماندهان و لشکر آماده حرکت به کوفه شدند.

 

تعداد کشته شدگان سپاه عمر سعد

هیچ آمار مشخص و دقیقی از میزان کشته شدگانسپاه عمر سعد، از نخستین مرحله جنگ -تیرباران صبح عاشورا و عکس العمل یاران امام- دردست نیست. درباره آمار کشته شدگان سپاه دشمن در دومین مرحله و رزم یاران امام 268 تنحداقل و 449 تن حداکثر در نبرد تن به تن گزارش شده است.

 

با افزودن آمار کشته شدگان به دست بنی هاشمبر آمار قبلی، 1142 نفر و آمار حداکثری 1351 کشته خواهد بود. این آمار غیر از افرادیاست که به دست امام حسین(ع) کشته شدند.

 

عشق ورزی به اباعبدالله و نوعی جبران شکست-در ذهن کسانی که کربلا را با کشته شدن امام و یارانش نوعی شکست می دانستند- باعث شدهتا در کتب مختلف آمارهای اغراق گونه از جمله کشته شدن 45 هزار نفر از سپاه فقط به دستحضرت ابوالفضل و امام حسین، گزارش شود. بر این نیز باید افزود که گرایش به اسطوره وبهره گیری از عنصر تخیل در عرضه چنین آمارهایی بی تاثیر نیست.

 

در مجموع اگر ارقام بالای گزارش شده و اعدادمبهم را بر ارقام پیش گفته بیافزاییم، تعداد کشته شدگان دشمن از 2500 تن نخواهدکرد.

 

ای نکته را هم باید افزود که در صحنه نبردهمه کشته شدگان با شمشیر و تیر نبوده اند، گاه در هجوم و گیر و دار نبرد سوارانی زیردست و پای اسب ها بر اثر ازدحام کشته شده اند.

 

جدال بر سر تقسیم سرها

همان گونه که در غارت خیمه ها یا بر سرمعلوم کردن قاتل هر شهید میان یاران عمر سعد کشمکش بود، در حمل سرها به کوفه نیز میانسپاهیان جدال رخ می داد. این جدال برای دریافت صله از عبیدالله زیاد، اثبات حضور درکربلا و گاه ریشه در عنادها و قساوت ها و انتقام ها داشت.

 

جدال وقتی به اوج می رسید که به سر بزرگانیچون حبیب، زهیر، بریر و مهم تر از آن سر بنی هاشم می رسیدند.

اختلاف تعداد سرها را از 72 تا 92 نوشتهاند. به درستی نمی توان معلوم کرد که جز راس مبارک امام حسین(ع) که پیش تر به کوفهبرده شد، دیگر سرها را همراه کاروان اسیران حمل کردند یا زودتر از آنان به کوفه ساندند.

 

ظهر و عصر روز یازدهم

در نیمروز روز یازدهم، عمر سعد آهنگ بازگشتبه کوفه کرد. در این هنگام مجموعه ای از کودکان، ن و امام سجاد(ع) آماده حرکت میشدند.

 

وضعیت کاروان اسیران بسیار دردناک و اندوهبار بود. حضرت زینب(س) جکع پراکنده را با سختی و دشواری گرد آورده بود. چشم ها همهبه او بود و او پناهگاه و یاور این لحظه های بی پناهی و غربت و اسارت بود.

 

عبور از کنار قتلگاه

گزارش های تاریخی درباره گذار و بازماندگانکربلا از کنار گودال قتلگاه و زیارت پیکر به خون آغشته امام متفاوت است، گزارش ها گواهآن است که در لحظه های شهادت امام حسین(ع)، حضرت زینب شاهد صحنه بوده است و به گودالقتلگاه نزدیک شده است. اما در روز یازدهم و حرکت به سمت کوفه، چند قول وجود دارد.

 

الف- برخی گزارش ها نشان از آن دارد کهعبور از کنار گودال قتلگاه، عمدی و برای آزار بیشتر روانی بازماندگان بوده است.

 

ب- در لهوف آمده است: آنگاه ن را ازخیمه بیرون آوردند و آن را آتش زدند. آنان سر و پای بیرون آمدند و به اسارت رفتند.در آن هنگام گفتند، شما را به خدا سوگند ما را از قتلگاه حسین(ع) عبور دهید. چون چشمن به پیگر شهیدان افتاد، ناله و شیون سردادند و بر گونه های سیلی نواختند.

 

شیوه به اسارت بردن اهل بیت

ن که به گزارش کامل بهایی» بیست تنبودند و کودکان و مردان را آماده حرکت کردند. اینکه اسیران را بر شتران کجاوه دار یا سوار کردند دو قول وجود دارد. قول نخست و مشهور آن است که اسیران را بر شترانیلنگ و بی روپوش قرار دادند. اما این که این قول از کربلا تا کوفه و دمشق را شامل میشود یا وضعیت کاروان را در حرکت از کوفه به شام، معلوم نیست.

 

به نظر می رسد تلاش عمر سعد بر آن بود کهاسرا به گونه ای وارد کوفه شوند که هم توان و رمقی برایشان نمانده باشد تا بتوانندعکس العملی از خود نشان دهند و هم با تحقیرآمیزترین وضعیت درآیند تا پیروزی نظامی اوشاخص تر و چشمگیرتر باشد.

 

آرامش و دلداری

در طول این راه، حضرت زینب، علی رغم همهرنج ها و داغ ها به دلداری و تسلی خاطر داغ دیدگان می پرداخت. مراقبت از کودکان و پرستاریاز امام سجاد(ع) مهم ترین جلوه های این مهربانی و همدلی زینب در طول این راه توان فرساست.

 

ماندن کاروان اسیران کنار دروازه کوفه تاصبح روز دوازدهم

کاروان اسیران همراه با عمر سعد و جمعیاز سپاهیانش فاصله دوازده فرسخی کربلا تا کوفه را از حدود ظهر تا شبانگاه طی کردند.لحظه ورود به شهر کوفه هوا تاریک شده بود و عمر سعد ناگزیر شد کنار دروازه کوفه درنگکند و با استفاده از نگهبانان شب را بگذراند تا صبح هنگام اسیران را وارد کوفه کندو به دارالاماره ابن زیاد برساند.

 

به نظر می رسد در این هنگام عمر سعد پیا به کوفه اعزام و خبر را شبانگاه به عبیدالله بن زیاد رسانده باشد. قرائن نیز نشانمی دهد که از صبح زود روز دوازدهم، شهر کوفه در محاصره و مراقبت شدید نیروها بوده استو جاسوسان، حرکات مشکوک را تحت نظر داشته اند و چند هزار نفر اوضاع را را بررسی میکردند و هیچ کس حق حمل سلاح یا خروج مسلحانه از خانه را نداشته است.


آخرین مطالب

آخرین جستجو ها

بزرگترین آرشیو آهنگ پیشواز | IRBEEP.IR Richard's receptions hornwholrefil John's page Mario's receptions سئو و محتوا علوم ماورا پروژه های مطلب fladancuden نمایندگی فروش سانترال پاناسونیک panasonic